آن چیزی که آنها اصرار به آن دارند این است که ما با هم مجتمع نشویم، ما با هم برادر نباشیم، مسلمان ها در هر جا که هستند با اشکال مختلفه، یک شکل آن ملی گرایی، آن می گوید ملت فارس، آن می گوید ملت عرب، آن میگوید ملت ترک. این ملی گرایی که به این معناست که هر کشوری، هر زبانی بخواهد مقابل کشور دیگر و زبان دیگر بایستد.
این آن امری است که اساس دعوت پیغمبرها را بهم می زند. پیغمبرها که از اول تا ختم شان آمده اند مردم را به برادری، به دوستی، به اخوت دعوت کرده اند.
در مقابل آنها یک قشرهای تحصیلکرده در دامن غرب یا شرق آمده اند و ندانسته، اکثراً ندانسته و بعضی هم دانسته قضیه ملی گرایی را پیش کشیده اند. ملت عرب باید چطور باشد، در مقابل اینکه اسلام و ملت مسلم باید چه باشند، ملت عرب باید چه باشد، ملت فارس باید چه باشد، ترک باید چه باشد. رنگ های مختلف، این رنگ، رنگ سفید است، آن رنگ، رنگ سیاه است، آن زرد است.
تمام این مسائل، مسائل تفرقه افکن از این قدرت های بزرگ است و شیطان های بزرگ که بین ملت ها و بین افراد انسان ها می خواهند تفرقه بیندازند.
و ما از آن طرف می بینیم که اسلام تکیه کرده است بر اخوت با تعبیرهای مختلف. "انما المومنون اخوه" از آن استفاده می شود که کانه مؤمنین هیچ شأنی ندارند الا برادری، همه چیزشان در برادری خلاصه می شود. در مقابل این کلمه و سایر کلماتی که در قرآن کریم هست، آنها، ابر قدرت ها دیده اند که اگر این کلمه و امثال این کلمه تحقق پیدا بکند آنها دیگر نمی توانند در این کشورها دخالت کنند.
۱۳۶۰/۱۰/۲۰
موضوعات مرتبط: اخبار
تاريخ : شنبه 26 اسفند 1403 | 1:9 | نویسنده : سردبــیر |